سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بپرهیزید از صولت جوانمرد چون گرسنه شود و از ناکس چون سیر گردد . [نهج البلاغه]
بشنو این نی چون حکایت می کند
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» پاداش مضاعف حضرت عبّاس (ع) از سوی اهلبیت1

 

حضرت امام صادق (ع)  در ادامة زیات‌نامه حضرت عباس (ع)  می‌فرمایند:

« أَشْهَدُ لَکَ بِالتَّسْلِیمِ وَ التَّصْدِیقِ وَ الْوَفَاءِ وَ النَّصِیحَةِ لِخَلَفِ النَّبِیِّ »

حضرت در این فراز به وفاداری حضرت ابوالفضل (ع)  گواهی داده و فرمود: «حضرت ابوالفضل (ع)  تسلیم محضِ حضرت سیّدالشهدا (ع)  بود. با تمام وجود مقام امامت و ولایت برادر و امام مفترض‌الطاعه را باور داشت و تا پای جان وفاداری خود را حفظ نمود. ایشان خیرخواه حضرت امام حسین (ع)  بوده و تمام اهداف ایشان را پاسداری نمودند.»

«فَجَزَاکَ الله عَنْ رَسُولِهِ وَ عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ عَنِ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ $أَفْضَلَ الْجَزَاءِ»

در این فراز، حضرت به پاداش فراوان و مضاعف و دوچندان برای عموی‌شان اشاره نموده و فرمود: «علاوه بر آنکه خداوند، بهترین پاداش‌ها را برای حضرت ابوالفضل (ع)  در نظر گرفت، رسول خاتم (ص) ، امیرمؤمنان علی (ع) ، حضرت امام مجتبی (ع)  و حضرت امام حسین (ع)  نیز از خداوند درخواست می‌کنند که به واسطة مقام ایشان، بر پاداش‌های خود بیفزاید و حضرت ابوالفضل (ع)  را در والاترین جایگاه بهشت برین قرار دهند.»

رسیدن به مقام باب‌الحوائج نتیجه صبر حضرت ابوالفضل (ع)

حضرت امام صادق (ع)  در بخش دیگری از زیارت‌نامة حضرت عباس (ع)  می‌فرماید:

«بِمَا صَبَرْتَ وَ احْتَسَبْتَ»

در این فراز، حضرت دلیل پاداش فراوانی که خداوند متعال به ایشان عطا می‌کند را بیان نمود. با وجود آنکه حضرت عباس (ع)  جوان و صاحب همسر و فرزند و همچنین موقعیت اجتماعی فوق العاده‌ای در میان مردم بود، امّا تمام این لذّات دنیوی را رها نمود و عاشقانه در پی حضرت سیّدالشهدا (ع)  به کربلا آمد. او با تمام وجود بر مشکلات و سختی‌های فراوان فارغ آمد و در برابر مصائب اهل بیت: صبر و استقامت نمود. ایشان در تمام حالات و رفتار خود، به خداوند و اهداف والای دین توجّه داشت و بدون واسطه با خداوند خود معامله نمود. ایشان به همین سبب، به مقام «باب الحوائج» دست یافت[1]، امّا در عین حال ادب را در تمام شؤون زندگی حفظ می‌کرد و هرگز بر امام خود پیشی نمی‌گرفت.

 

مقایسه بین مقام حضرت اباالفضل (ع)  و آرزوی انبیای عظام:

حضرت امام صادق (ع)  در ادامة زیارت‌نامة حضرت عباس (ع) ، این گونه بر او سلام می‌کند:

«السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ، الصِّدیقُ المُواسی»

امام صادق (ع)  که دارای مقام عصمت هستند و با زبان مقدسشان جز حقیقت را بیان نمی‌کنند در زیارت وجود مبارک حضرت قمر بنی‌‌هاشم (ع)  دو کلمه ملکوتی و پرمعنا و پرمفهوم درباره آن حضرت بیان داشته‌اند.

ائمه: از طریق به­کار بردن این دو کلمه، شخصیت با کرامت قمر بنی‌‌هاشم (ع)  را نشان داده‌اند. گرچه این انسان والا و بی‌‌نظیر بیش از سی و سه سال در این دنیا زندگی نکرد؛ اما در دوران عمرش از طریق نورانیت باطن و معرفت و حرکت فکری و اخلاقی و عملی، در پرتو امامان زمانش، وجود مقدس امیرمؤمنان، امام مجتبی و حضرت سیدالشهدا (ع)  به مقامات ملکوتی رسید و شخصیتی را کسب کرد که امام زین العابدین (ع)  می‌فرماید: در روز قیامت شهدای اولین و آخرین نسبت به شخصیت، مقام و عظمت این بزرگوار غبطه می‌خورند.[2]

اولین واژه‌ای که امام (ع)  در زیارت وجود مبارک قمر بنی‌‌هاشم (ع)  آورده، کلمة «عبد صالح» است:

«السلام علیک ایها العبد الصالح»

واژة دوم هم که معصوم (ع)  در مورد آن حضرت به­کار برده، کلمه «الصدیق المواسی» است:

«السلام علیک ایها العبد الصالح، الصدیق المواسی»[3]

مواسات به معنای هزینه نمودن و ایثار کردن جان، مال، آبرو و مقام برای دیگران است.

در مورد ارزشگذاری برای «صالح بودن»، باید به سراغ آیات قرآن مجید برویم و ببینیم ارزش صالح بودن از نظر خداوند چه اندازه است. قرآن مجید به سادگی به شخصی صالح نمی‌گوید. درباره ارزش صالح بودن باید توجه داشت که موضوع کیفیت مطرح است، نه کمیت؛ چون در قرآن کریم و روایات جنبه کیفی با جنبه کمّی بسیار تفاوت دارد.

برای توضیح بیشتر باید گفت: اگر شما به عنوان مثال گلی را از نظر کمی بررسی کنید، براحتی می‌توانید حدودش را مشخص کنید و مثلاً بگویید که این گل چهارده گلبرگ، هشت کاسبرگ و بیست پرچم دارد. هر پرچمی هم برای خودش ظرفی دارد و این مقدار گرده نر در آن است. وزنش هم مجموعاً ده گرم است. با این محاسبات، کلام در مسأله کمّیت تمام می‌شود.

اما سخن درباره کیفیت گل، مربوط به زیبایی آن است. در این‌جا بیان انسان نسبت به حدود تمام نیست و فقط می‌تواند توصیفاتی را مطرح کند و مثلاً بگوید: گل زیباست و فضای حیاط را زیبا می‌کند، تماشای گل دلم را از غم و غصه نجات می‌دهد و خستگی‌ام را برطرف می‌کند؛ اما نمی‌تواند دقیقاً کیفیت گل را بیان کند و مثلاً بگوید زیبایی آن چند درجه است؛ چون درجه زیبایی مثل حرارت و وزن نیست که بتوان مقدارش را مشخص کرد.

صالح بودن نیز یک کیفیت است و موجودی که نزد پروردگار صالح محسوب می‌شود نمی‌توان درجه و اندازه آن را مشخص کرد؛ چون این موجود صالح همچون گل زیباست که ارزش او کمّی نیست، بلکه کیفی است و درجه ندارد.

این درباره کیفیت صالح بودن است که نمی‌توان اندازه آن را دقیقاً بیان کرد؛ اما برای مشخص کردن ارزش آن باید ابتدا یک موضوع قرآنی را مطرح کرد و سپس در مقام مقایسه، به ارزش صالح بودن حضرت قمر بنی هاشم (ع)  پی برد.

برای پی بردن به معنا و مصداق «عبد صالح» باید به آیات الهی رجوع نمود و مشاهده کرد پروردگار چه کسانی را به عنوان بندگان صالح معرفی می‌کند:

آیه اول: در قرآن کریم، پروردگار متعال از زبان حضرت ابراهیم (ع)  می‌فرماید:

(رَبِّ هَبْ لِی حُکْماً وَ أَلْحِقْنِی بِالصَّالِحِینَ)[4]

یکی از دعاهای حضرت ابراهیم (ع)  این است که خداوند ایشان را با صالحان محشور نماید. خدایا اگر می‌خواهی مرا نزد اولیا و بزرگان ببری، مرا در کنار صالحان قرار ده!

آیه دوم: خداوند به نقل از حضرت یوسف (ع)  می‌فرماید:

(رَبِّ قَدْ آتَیْتَنِی مِنَ الْمُلْکِ وَ عَلَّمْتَنِی مِنْ تَأْوِیلِ الْأَحادِیثِ فاطِرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ أَنْتَ وَلِیِّی فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ تَوَفَّنِی مُسْلِماً وَ أَلْحِقْنِی بِالصَّالِحِینَ)[5]

با توجه به معنای فوق می‌توان فهمید که یکی از بزرگترین تقاضاهای حضرت یوسف (ع)  از خداوند، همنشینی با انسان‌های صالح است.

آیه سوم: حضرت سلیمان (ع)  در هنگام دعا به درگاه پروردگار می‌فرماید:

(رَبِّ أَوْزِعْنِی أَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ الَّتِی أَنْعَمْتَ عَلَیَّ وَ عَلى والِدَیَّ وَ أَنْ أَعْمَلَ صالِحاً تَرْضاهُ وَ أَدْخِلْنِی بِرَحْمَتِکَ فِی عِبادِکَ الصَّالِحِینَ)[6]

حضرت سلیمان (ع)  نیز علاقة فراوانی دارد خداوند درهای رحمت خود را بگشاید تا او نیز در کنار بندگان صالح الهی قرار گیرد.

با توجه به این آیات می‌توان پی برد مقام «عبد صالح» مقامی بسیار رفیع است که تمام انبیای الهی (ص)  آرزو دارند در کنار این مقام قرار گیرند و این را باید با این کلام مقایسه کرد که ائمة ما: به قمر بنی‌هاشم (ع)  چنین سلام می‌دهند: «السَّلام عَلَیکَ أَیُهَا العَبدُِ الصالِحُ» از این کلام اهمیت مقام قمر بنی‌هاشم روشن می‌شود. شخصیتی مانند حضرت ابراهیم و حضرت یوسف و حضرت سلیمان: از پروردگار درخواست می‌کنند که پس از مرگمان ما را کنار بندگان صالح خود ببر؛ یعنی به جایی ببر که هر روز و هر ساعت بتوانیم افرادی همچون قمر بنی‌هاشم را زیارت کنیم، زیرا او یکی از بندگان صالح برجستة الهی است.

پناه بردن حضرت سیّدالشهدا (ع)  به حضرت عباس (ع)

با وجود آنکه حضرت سیّدالشهدا (ع)  مقام عصمت داشته و تمام انبیا و اولیا آرزو دارند به مقام والای ایشان دست یابند، امّا در روز عاشورا ایشان به برادر خود، حضرت ابوالفضل پناه آورده بود.

یکی از ذاکرین اهل بیت: به نام شیخ رضا سراج در روز تاسوعا در حال روضه خوانی بود و حقیقت فوق(یعنی پناه بردن حضرت سیّدالشهدا (ع) به برادرشان) را برای مردم بازگو می‌نمود. عالمی که در مجلس حضور داشت به شدّت خشمگین شد و به او گفت: «این چه روضه‌ای است که می‌خوانی؟ آیا متوجه هستی چه مطلبی می‌گویی؟» آن ذاکر که انسان مؤدبی بود از منبر پایین آمد و روضه را به پایان رساند.

در همان شب که شب عاشورا بود، آن عالم حضرت سیّدالشهدا (ع)  را در خواب می‌بیند که ناراحت و نگران است. حضرت در عالَم رؤیا به آن عالِم فرمود: «روضة آن ذاکر بر اساس حقیقت بود، من در روز عاشورا به حضرت ابوالفضل (ع)  پناه آوردم.»[7]

یکی از مصادیق بارز پناه بردن سیدالشهدا (ع)  به حضرت عباس (ع)  خطاب «بنفسی أنت» است. واقعة عاشورا روز جمعه اتفاق افتاده است[8] و عصر پنج­شنبه که روز تاسوعا بود امام حسین (ع)  از زینب کبری خواست که برادرش را خبر کند تا حضرت از او بخواهد به نزد دشمن رود و جنگ را برای یک شب به تأخیر بیندازد. در این زمان قمر بنی هاشم جوان سی و سه ساله­ای بود و هنگامی که به مقابل اباعبدالله (ع)  رسید، آن حضرت تمام قد از جا برخاست و با یک دنیا ادب، به عباس فرمود: «بنفسی انت»[9]؛ یعنی خدا من را قربانت کند. ما که نمی‌توانیم معنای این جمله را بفهمیم و فقط به ما نشان داده‌اند که این شخصیت، یک شخصیت ممتاز و یگانه و بی­نظیری است.

امیرمؤمنان و قراردادن دست حضرت عبّاس (ع)  در دست برادر

امیرمؤمنان، علی (ع)  در شب بیست و یکم ماه مبارک رمضان، آخرین لحظات عمر خود را می‌گذراندند. حضرت که جراحت عمیقی در سر مبارک خود داشته بودند، توان و قدرت صحبت کردن را نداشت و رنگ از رخسارشان پریده بود. ناگهان چشمان خود را گشود و فرزندان خود را مشاهده کرد. سپس به آرامی حضرت سیّدالشهدا (ع)  را فرا خواند، حضرت امام حسین (ع)  جلوتر آمد و بر بالین پدر نشست. امیرمؤمنان، علی (ع)  فرمود: «عباس (ع)  کجاست؟» حضرت ابوالفضل (ع)  که انسان مؤدبی بود در میان فرزندان حضور نداشت، زیرا مادر او امّ البنین و مادرِ حضرت سیّدالشهدا (ع)  حضرت زهرا3 بود. از این جهت شرم داشت که در کنار برادران و خواهران خود بنشیند.

حضرت زینب3 به تقاضای پدر، به دنبال حضرت اباالفضل (ع)  رفت، ناگهان مشاهده کرد که حضرت عباس (ع)  (که در آن زمان سیزده ساله بود) صورت خود را به دیوار چسبانیده و اشک می‌ریزد. حضرت زینب3 به برادر فرمود: «پدر منتظر توست.»

حضرت ابوالفضل (ع) وارد مجلس شد و در کنار حضرت سیّدالشهدا (ع)  نشست. وقتی امیرمؤمنان، علی (ع)  هر دو فرزند خود را مشاهده کرد، دست امام حسین (ع)  را در دست حضرت عباس (ع)  گذاشت. گویا امیرمؤمنان، علی (ع)  صحنه عاشورا را به یاد آورد و با این عمل به حضرت ابوالفضل (ع)  رساند که: «در روز عاشورا، خود را از امام حسین (ع)  جدا نکن و دست از یاری ایشان برندار.»[10]

رستگاری حضرت عباس (ع)  در سایة پیروی از ثقلین

خداوند متعال و رسول خاتم (ص)  برای رستگاری امّت اسلامی دو گنج گرانبها را در اختیار مسلمان قرار دادند: قرآن کریم و خاندان عترت و طهارت:[11]. اگر انسان بخواهد به رشد و کمال برسد، باید هر دو گنج را ملاک زندگی خود قرار دهد و از دستورات این دو گنج گرانبها پیروی نماید. حضرت ابوالفضل (ع)  را می‌توان به عنوان الگو در این زمینه مثال زد. ایشان همواره با قرآن مأنوس بوده و با آموزه‌های قرآنی توانست به قلّه‌های رفیع کمال دست یابد. همچنین ایشان در مکتب سه امام معصوم: تربیت شد و به بلوغ کامل معنوی رسید. سیزده سال از امیرمؤمنان، علی (ع)  کسب علم و فضیلت نمود؛ ده سال در محضر امام مجتبی (ع)  ادب الهی و معارف دینی را فرا گرفت. سپس به دامان امام حسین (ع)  مشرّف شد و از وجود ایشان درس ایثار و آزادگی را آموخت.

بنابراین قرآن و ولایتمداری موجب ارتقای معنوی حضرت ابوالفضل (ع)  شد و به مقاماتی رسید که فرشتگان، انبیا و اولیای الهی به حال‌شان غبطه می‌خورند[12].

غبطة شهدا به مقام حضرت عباس (ع)

کسانی که در راه خدا بذل جان و مال و آبرو نموده و در راه رضای الهی جان خود را در کفّه اخلاص گذاشتند، نزد پروردگار دارای ارزش فراوانی هستند؛ امّا شهدای کربلا به دلیل شرایط ویژة نظامی و اجتماعی، به مقامی والاتر از مقام شهدای صدر اسلام دست یافتند. در این میان حضرت امام حسین (ع) ، سرور و سالار شهیدان و حضرت ابوالفضل (ع)  در رتبه بالاتری قرار دارند.

بعد از واقعة کربلا شخصی به محضر مبارک حضرت زین العابدین مشرّف شد و در کنار ایشان نشست. او در حال گفتگو با حضرت بود که ناگهان فرزند خردسالی وارد اتاق شد. کودک بلافاصله به آغوش حضرت زین‌العابدین (ع)  پرید؛ حضرت با هیجان فراوان آن کودک را در آغوش گرفت و دستان مبارک خود را بر روی گردن او نهاد. صورتِ کودک بر روی شانة حضرت بود و ایشان به آرامی و مثل ابر بهاری اشک می‌ریخت. آن شخص که از حالت امام شگفت‌زده بود عرض کرد: «این فرزند کیست که شما را این گونه گریان نمود؟» حضرت فرمود: «این کودک، فرزند ابوالفضل‌العباس (ع)  است.[13] چند ماهی است که انتظار پدرش را می‌کشد، مادرش وقتی بی‌تابی او را می‌بیند، او را به خانه ما می‌آورد تا در آغوش من آرام ‌گیرد.» سپس فرمود: «پروردگار، عمویم را رحمت کند. خداوند در قیامت مقامی به او می‌دهد که تمام شهدا، از اوّلین تا آخرین به حال ایشان غبطه می‌خوردند.»[14]

غبطه خوردن بدین معناست که آنان مقام آن حضرت را می‌ببیند و آرزو می‌کنند که خودشان هم به این مقام برسند.

فرق غبطه با حسد آن است که حسود به خاطر مرض سنگین اخلاقی خود، دلش می‌خواهد نعمتی را که دیگری دارد نابود شده و از بین برود؛ اما کسی که غبطه می‌خورد نمی‌خواهد که طرف مقابلش آن نعمت را نداشته باشد، بلکه در مقابل دارنده آن نعمت، احساس کمبود و نقص می‌کند و از این رو متوسل به پروردگار عزیز عالم می‌شود که این نقص و کمبودش را برطرف کند و به او هم عنایت نماید. غبطه خوردن کار خوبی است[15] که به رشد انسان کمک می‌کند و چه بسا انسان با غبطه خوردن در دنیا به مقاماتی نیز نائل شود. البته اگر غبطه به قیامت منتقل شود، به چنگ آوردن آن مقامی که انسان نسبت به آن غبطه می‌خورد کار مشکلی است، چون زمانش گذشته و علل و عواملش از دست رفته است.

تربیت در دامان مادری برجسته

ریشة کرامات حضرت عباس (ع)  را باید در مادر او جستجو کرد؛ چرا که امیرمؤمنان (ع)  پس از حضرت زهرا3 و بعد از امامه دختر خواهر حضرت زهرا، درصدد ازدواج بود. برادرش عقیل را صدا زد و فرمود: من می‌خواهم با زنی ازدواج کنم که دارای چنین خصوصیاتی باشد و بتواند فرزند دلیری برایم بیاورد.[16] عقیل طلب فرصت کرد و پس از تفحص چند روزه به امیرمؤمنان (ع)  گفت: زن مورد علاقه شما را پیدا کرده‌ام.

به جز از علی که آرد پسری ابوالعجائب     کـه علم کند به عالم شهدای کربلا را[17]

مراسم عقد ازدواج انجام می‌شود و عروس وارد خانه داماد می‌گردد. اولین عملی را که انجام می‌دهد آن است که فرزندان زهرا3 را صدا می‌زند و می‌گوید: حسن جان! حسین جان! زینب و ام­کلثوم! می‌دانید من چه کسی هستم؟ من کنیز شمایم و برای خدمت به شما به این خانه آمده‌ام.[18]

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( سه شنبه 94/8/26 :: ساعت 11:38 صبح )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

مرنجان و مرنج
عزاداری از سنت های پیامبر اکرم (ص) است
سعادت ابدی در گرو اشک و عزاداری بر سیدالشهدا علیه السلام
سبک زندگی قرآنی امام حسین (علیه السلام)
یاران امام حسین (ع) الگوی یاران امام مهدی (عج)
آیا شیطان به دست حضرت مهدی علیه السلام کشته خواهد شد؟
ارزش اشک و عزا بر مصائب اهل بیت علیهم السلام
پیوستگان و رهاکنندگان امام حسین علیه السلام
امام حسین علیه السلام در آیینه زیارت
پیروان مسیح بر قوم یهود تا روز قیامت برترند!
نگاهی به شخصیت جهانی امام حسین «علیه السلام»
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 77
>> بازدید دیروز: 846
>> مجموع بازدیدها: 1359968
» درباره من

بشنو این نی چون حکایت می کند

» فهرست موضوعی یادداشت ها
دینی و مذهبی[871] . عشق[360] . آشنایی با عرفا[116] . جدایی از فرهنگ[114] . موسیقی[66] . داستانک[2] . موعود . واژگان کلیدی: بیت المال . صحابی . عدالت . جزیه . جنایات جنگ . حقوق بشردوستانه . حکومت . خراج . علی علیه‏السلام . لبنان . مالیات . مصرف . مقاله . منّ و فداء . ادیان . اسرای جنگی . اعلان جنگ . انصاری . ایران . تقریب مذاهب . جابر .
» آرشیو مطالب
نوشته های شهریور85
نوشته های مهر 85
نوشته زمستان85
نوشته های بهار 86
نوشته های تابستان 86
نوشته های پاییز 86
نوشته های زمستان 86
نوشته های بهار87
نوشته های تابستان 87
نوشته های پاییز 87
نوشته های زمستان87
نوشته های بهار88
نوشته های پاییز88
متفرقه
نوشته های بهار89
نوشته های تابستان 89
مرداد 1389
نوشته های شهریور 89
نوشته های مهر 89
آبان 89
آذر 89
نوشته های دی 89
نوشته های بهمن 89
نوشته های اسفند 89
نوشته های اردیبهشت 90
نوشته های خرداد90
نوشته های تیر 90
نوشته های مرداد90
نوشته های شهریور90
نوشته های مهر 90
نوشته های تیر 90
نوشته های مرداد 90
نوشته های مهر 90
نوشته های آبان 90
نوشته های آذر 90
نوشته های دی 90
نوشته های بهمن 90
نوشته های اسفند90
نوشته های فروردین 91
نوشته های اردیبهشت91
نوشته های خرداد91
نوشته های تیرماه 91
نوشته های مرداد ماه 91
نوشته های شهریور ماه91
نوشته های مهر91
نوشته های آبان 91
نوشته های آذرماه91
نوشته های دی ماه 91
نوشته های بهمن ماه91
نوشته های بهار92
نوشته های تیر92
نوشته های مرداد92
نوشته های شهریور92
نوشته های مهر92
نوشته های آبان92
نوشته های آذر92
نوشته های دی ماه92
نوشته های بهمن ماه92
نوشته های فروردین ماه 93
نوشته های اردیبهشت ماه 93
نوشته های خردادماه 93
نوشته های تیر ماه 93
نوشته های مرداد ماه 93
نوشته های شهریورماه93
نوشته های مهرماه 93
نوشته های آبان ماه 93
نوشته های آذرماه 93
نوشته های دیماه 93
نوشته های بهمن ماه 93
نوشته های اسفند ماه 93
نوشته های فروردین ماه 94
نوشته های اردیبهشت ماه94
نوشته های خرداد ماه 94
نوشته های تیرماه 94
نوشته های مرداد ماه 94
نوشته های شهریورماه94
نوشته های مهرماه94
نوشته های آبان ماه94

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
کنج دل🩶
همراه با چهارده معصوم (علیهم السلام )ویاران-پارسی بلاگ
پیام شهید -وبگاه شهید سید علی سعادت میرقدیم
دانشجو
(( همیشه با تو ))
بر بلندای کوه بیل
گل رازقی
نقاشخونه
قعله
hamidsportcars
ir-software
آشفته حال
بوستــــــان ادب و عرفــان قـــــــرآن
سرباز ولایت
مهندس محی الدین اله دادی
گل باغ آشنایی
...عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
وبلاگ عقل وعاقل شمارادعوت میکند(بخوانیدوبحث کنیدانگاه قبول کنید)
بهارانه
*تنهایی من*
بلوچستان
تیشرت و شلوارک لاغری
اقلیم شناسی دربرنامه ریزی محیطی
کشکول
قدم بر چشم
سه ثانیه سکوت
نگارستان خیال
گنجدونی
بهارانه
جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی
نگاهی نو به مشاوره
طب سنتی@
سرچشمـــه فضیـلـــت ها ؛ امـــام مهــدی علیــه السلام
اکبر پایندان
Mystery
ermia............
پلاک آسمانی،دل نوشته شهدا،اهل بیت ،و ...
اسیرعشق
چشمـــه ســـار رحمــت
||*^ــــ^*|| diafeh ||*^ــــ^ *||
کلّنا عبّاسُکِ یا زَینب
جلال حاتمی - حسابداری و حسابرسی
بهانه
صراط مستقیم
تــپــش ِ یکــ رویا
ماییم ونوای بینوایی.....بسم الله اگرحریف مایی
سلحشوران
گیاه پزشکی 92
مقبلی جیرفتی
تنهایی افتاب
طراوت باران
تنهایی......!!!!!!
تنهای93
سارا احمدی
فروشگاه جهیزیه و لوازم آشپزخانه فدک1
.: شهر عشق :.
تا شقایق هست زندگی اجبار است .
ماتاآخرایستاده ایم
هدهد
گیسو کمند
.-~·*’?¨¯`·¸ دوازده امام طزرجان¸·`¯¨?’*·~-.
صحبت دل ودیده
دانلود فایل های فارسی
محقق دانشگاه
ارمغان تنهایی
* مالک *
******ali pishtaz******
فرشته پاک دل
شهیدباکری میاندوآب
محمدمبین احسانی نیا
کوثر ولایت
سرزمین رویا
دل نوشته
فرمانده آسمانی من
ایران
یاس دانلود
من.تو.خدا
محمدرضا جعفربگلو
سه قدم مانده به....
راز نوشته بی نشانه
یامهدی
#*ReZa GhOcCh AnN eJhAd*#(گوچـی جـــون )
امام خمینی(ره)وجوان امروز
فیلم و مردم
پیکو پیکس | منبع عکس
پلاک صفر
قـــ❤ــلـــــب هـــــای آبـــــی انــ❤ـــاری
اسیرعشق
دل پرخاطره
* عاشقانه ای برای تو *
farajbabaii
ارواحنا فداک یا زینب
مشکات نور الله
دار funny....
mystery
انجام پروژه های دانشجویی برای دانشجویان کنترل
گل یا پوچ؟2
پسران علوی - دختران فاطمی
تلخی روزگار....
اصلاحات
گل خشک
نت سرای الماس
دنیا
دل پر خاطره
عمو همه چی دان
هرکس منتظر است...
سلام محب برمحبان حسین (ع)
ادامس خسته من elahe
دهکده کوچک ما
love
تقدیم به کسی که باور نکرد دوستش دارم
گروه اینترنتی جرقه داتکو
مدوزیبایی
من،منم.من مثل هیچکس نیستم
Tarranome Ziba
پاتوق دختر و پسرای ایرونی
اسرا
راه زنده،راه عشق
وبلاگ رسمی محسن نصیری(هامون)(شاعر و نویسنده)
وب سایت شخصی یاسین گمرکی
حسام الدین شفیعیان
عکسهای سریال افسانه دونگ یی
ܓ✿ دنـیــــاﮮ مـــــــن
Hunter
حسام الدین شفیعیان
دهکده علم و فناوری
اسیرعشق
دختر باحال
*دلم برای چمران تنگ شده.*
♥تاریکی♡
به یادتم
باز باران با محرم
تنهایی ..............
دوستانه
هرچه می خواهد دل تنگم میذارم
زندگی
نیلوفر مرداب
فقط طنزوخنده
تینا!!!!
شیاطین سرخ
my love#me
سرزمین خنگا
احکام تقلید
•.ღ♥ فرشتــ ـــ ـه تنهــ ــ ــایی ♥ღ.•
فوتسال بخش جنت (جنت شهر )
حقیقت صراط
...دیگه حسی نمونده
زیر اسمان غربت
شهید علی محسنی وطن
سکوت(فریاد)
عاشقانه ها
خودمو خدا تنها
دانستنی های جالب
ermia............
حجاب ایرانی
عرفان وادب
دل خسته
عاشقانه های من ومحمد
هر چه میخواهد دله تنگت بگو . . .
sharareh atashin
mehrabani
khoshbakhti
______>>>>_____همیشگی هااا____»»»»»_____>>>>
دخترونه
قلبی خسته ازتپیدن
عشـ۩ـق یـ۩ـعنی یـ۩ـه پــ۩ـلاک......
تینا
مذهب عشق
مناجات با عشق
داستان زندگی من
دهاتی
دکتر علی حاجی ستوده
عاشق فوتبال
کشکول
حاج آقا مسئلةٌ
صدا آشنا
کد بانوی ایرانی
اموزش . ترفند . مقاله . نرم افزار
« یا مهدی ادرکنی »
وبلاگ تخصصی کامپیوتر - شبکه - نرم افزار
::::: نـو ر و ز :::::
توکای شهر خاموش

.: اخـبـار فـنـاوری .:
Biology Home
شــــــــــــــهــــدای هــــــــــــــســـتــه ایـــــــــــــ
مثبت گرا
تک آندروید
امروز
دانستنی / سرگرمی / دانلود
°°FoReVEr••
مطلع الفجر
سنگر بندگی
تعصبی ام به نام علی .ع.
تنهایی.......
دلـــــــشــــــــکســـــته
عاشقانه
nilo
هر چی هر چی
vida
دلمه پیچ, دستگاه دلمه پیچ Dolmer
هسته گیر آلبالو
آرایشگری و زیبایی و بهداشت پوست
عکس های جالب و متحرک
مرکز استثنایی متوسطه حرفه ای تلاشگران بیرجند
دیجی بازار
نمونه سوالات متوسطه و پیش دانشگاهی و کارشناسی ارشد
bakhtiyari20
زنگ تفریح
گلچین اینترنتی
روستای اصفهانکلاته
پایه عکاسی مونوپاد و ریموت شاتر بلوتوث
سرور
عاطفانه
سلام
بخور زار
اشک شور
منتظران

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان





































































































» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» طراح قالب